به گزارش روابط عمومی « شرکت خدمات عمومی فولاد ایران» سروش ماجوری، مدیرعامل شرکت پرشین صنعت سیال، در گفتوگو با فولادنیوز با اشاره به مشکلات واردکنندگان صنعت فولاد، بخشی از مهمترین مشکلات و چالشها در این حوزه را مطرح کرد. ماجوری معقتد است: «بزرگترین مشکل ما برای واردات نقل و انتقالات مالی است. در خارج کد سوئیفت دارند و به راحتی میتوانند از طریق این کد از هر نقطهای به نقطه دیگر انتقال وجه انجام میدهند. اما ما باید ابتدا ثبت سفارش را انجام دهیم، تخصیص ارز بگیریم، منتظر نوبت بانک بمانیم، وقتی بانک مرکزی نوبت را داد تازه یک صراف پیدا کنیم، صراف پول را بگیرد، از ترکیه یا دبی یا هنگکنگ یا هر نقطه دیگری پول را بزند، بعد منتظر بمانیم ببینیم چه زمانی پول به دست فروشنده خارجی میرسد، پول به دست فروشنده رسید چه زمانی بتواند پول را آزاد کند. طی کردن تمام این مراحل هم زمان زیادی صرف میکند و هم سرمایه را از بین میبرد.»
مشروح گفتوگوی فولادنیوز با مدیرعامل شرکت پرشین صنعت سیال را در ادامه میخوانید.
***
زمینه فعالیت ما واردات بیرینگهای صنعتی برای صنایع نفت، گاز، پالایشگاه، پتروشیمی، فولاد و… است
*به عنوان یک شرکت واردکننده فعالیت شما در چه زمینهای است و چه محصولاتی وارد میکنید؟
زمینه فعالیت ما واردات بیرینگهای صنعتی برای صنایع نفت، گاز، پالایشگاه، پتروشیمی، فولاد و… است. همه محصولات مستقیم از اروپا و همراه با مدارک تضمین اصالت کالا وارد کشور میشود. بسیاری از صنایع که از آنها یاد کردم به صورت هفتگی خواستار محصولات ما هستند.
بحث انتقال پول از صرافیها حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصد کارمزد را بالا میبرد
*مهمترین چالش شما در حوزه واردات چیست؟ آیا برای واردات با توجه به تحریمها با مشکلی مواجه هستید؟
بزرگترین مشکل ما برای واردات نقل و انتقالات مالی است. در خارج کد سوئیفت دارند و به راحتی میتوانند از طریق این کد از هر نقطهای به نقطه دیگر انتقال وجه انجام میدهند. اما ما باید ابتدا ثبت سفارش را انجام دهیم، تخصیص ارز بگیریم، منتظر نوبت بانک بمانیم، وقتی بانک مرکزی نوبت را داد تازه یک صراف پیدا کنیم، صراف پول را بگیرد، از ترکیه یا دبی یا هنگکنگ یا هر نقطه دیگری پول را بزند، بعد منتظر بمانیم ببینیم چه زمانی پول به دست فروشنده خارجی میرسد، پول به دست فروشنده رسید چه زمانی بتواند پول را آزاد کند. طی کردن تمام این مراحل هم زمان زیادی صرف میکند و هم سرمایه را از بین میبرد. چرا؟ چون بحث انتقال پول از صرافیها حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصد کارمزد را بالا میبرد.
گران تمام شدن واردات به واردکننده و مصرفکننده ضرر میزند
*اینکه کارمزدها ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش مییابد برای شما ضرر است یا برای مصرفکننده محصولاتتان؟
برای هر دو طرف. چون یک چرخه در این میان وجود دارد. من جنس را گران وارد میکنم، تولیدکننده جنس را از من گران میخرد، هزینه تولید برای او بالا میرود و در نهایت مصرفکننده باید محصول نهایی را گرانتر خریداری کند.
مشکل اساسی در بازار ایران به تحریمها برمیگردد
*برای فروش نهایی در ایران با مشکلی روبرو نیستید، با توجه به اینکه حداقل ۳۰ درصد هزینه بار میشود؟
مشکل اساسی در بازار ایران به همان تحریمها برمیگردد. چون شرکتها به خصوص شرکتهای دولتی به موقع تسویه نمیکنند. در داخل پرداخت به ما ریالی است، ما ریال را میگیریم از آن طرف حواله به یورو میزنیم، جنس را میآوریم، ترخیص میکنیم، به دست مشتری میدهیم، از آن طرف دوباره باید ریال بگیریم. چون ریال میگیریم و نرخ ارز هم بالا میرود، دچار خسارت میشویم.
بزرگترین مشکل کشور الان نوسان قیمت ارز است. یعنی نمیدانیم صبح بیدار میشویم نرخ ارز چقدر است. همین الان خیلی از شرکتها مناقصههای خود را ارزی میگذارند. بعد که ما با آنها قرارداد میبندیم یا جنس را میآوریم مشکل این است که تبدیل نرخ چگونه است؟ نرخ آزاد، سامانه سنا، مرکز مبادله ارز و طلا یا همین سامانه جدیدی که تازه به وجود آمده است. میگردند کمترین نرخ را پیدا میکنند که کمترین ریال را به ما بدهند و این باعث بالا رفتن ضرر ما میشود.
*این روند از طرف دولت نظارت نمیشود که مشخص باشد باید در کدام سامانه فعالیت کنید؟
نه، کاملا توافقی است. یا همان ابتدا با خریدار مبنای تبدیل نرخ را توافق میکنیم، حتی پیش آمده فروشندههای خارجی با اینکه در قرارداد ذکر شده پذیرش نمیکنند، میگویند دولت از این تاریخ گفته در این سامانه خاص باید انجام شود. ضرر را چه کسی میکند؟ ما.
در ایران بهدلیل تحریمها نمایندهای وجود ندارد، در نتیجه هیچ نظارتی هم نیست
*فروش کالاهایتان در کشور به راحتی انجام میشود، یا این ماجرای قطعات چینی دامان شما را هم گرفته است. به هر حال شما محصول از اروپا وارد میکنید اما بخش عمدهای از بازار ایران را محصولات چینی به خود اختصاص داده است؟
چرا این هم باز به تحریمها بازمیگردد. این برندها اروپایی هستند و برندهای اروپایی در همه دنیا نماینده دارند و این نمایندهها هم نظارت دارند و هم عامل فروش هستند. در ایران بهدلیل تحریمها نمایندهای وجود ندارد، در نتیجه هیچ نظارتی هم نیست. وقتی نظارت وجود نداشته باشد، برخی مشابه این کالا را یا از چین به صورت بدون اسم میآورند و همینجا مارک میزنند یا در مواردی مشابه تقلبی همین محصول را با مارک برند اروپایی از چین وارد میکنند و به اسم برند اصلی به دست مصرفکننده میدهند. در نتیجه قطعهای که باید ۵ سال کار کند یک سال کار میکند، در ادامه خط تولید میخوابد، تولید کارخانه به مشکل میخورد. سر یک بیرینگ کارخانه معدنی که تولید آن ساعتی ۴ تا ۵ میلیارد تومان است، کل خط تولید از کار میافتد.
مشکل بازار تقلبی در ایران وجود دارد. ما با حداقل سود ممکن و با شرایط نوسان ارز کالا را وارد میکنیم و به مشتری با قیمت مشخص ارائه میدهیم. از آن طرف اشخاصی که تقلبی میفروشند محصول تقلبی را با ۱۰ تا ۱۵ درصد زیر قیمت به مشتری میدهند، در نتیجه ما هم مناقصه را میبازیم، هم آنها سود چندین برابری میکنند و هم مصرفکننده جنس تقلبی دریافت میکند که قطعا خط تولیدش به مشکل میخورد.