به گزارش روابط عمومی «شرکت خدمات عمومی فولاد ایران»، در تغییرات غیرمنتظرهای از اوضاع، تهدید قریبالوقوع تعرفهها سایه بلندی بر بخشهای تولیدی و مصرفکننده آمریکا میاندازد. گزارشی از بلومبرگ نشان میدهد که تعرفههای پیشنهادی فولاد از سوی رئیسجمهور دونالد ترامپ، که قرار است در دو هفته آینده اجرایی شود، هماکنون اثراتی در بازار به جا گذاشته است. خریداران شاهد روند گیجکنندهای هستند: قیمتهای فولاد داخلی آمریکا در حال افزایش است و موجب شده تا فلز تولید داخل آمریکا «گرانتر از واردات» به نظر برسد.
اخیراً، نه تنها بلومبرگ بلکه برخی رسانههای دیگر نیز متوجه شدهاند که قیمتهای فولاد در آمریکا از زمان آغاز ریاست جمهوری ترامپ افزایش یافته است. گزارشی از رویترز در تاریخ ۲۴ فوریه اعلام کرد که قیمتهای نوار رول داغ در منطقه میدوست، در ماه پس از آغاز ریاست جمهوری ترامپ، به میزان ۲۰ درصد افزایش یافتهاند.
در تاریخ ۱۰ فوریه، ترامپ اعلامیههایی را امضا کرد که تعرفه وارداتی ۲۵ درصدی برای فولاد را احیا کرد و تعرفه آلومینیوم را نیز به ۲۵ درصد افزایش داد؛ این اقدامات قرار است از تاریخ ۱۲ مارس اجرایی شوند. در گزارشی بعدی، رویترز بیان کرد که در حالی که هدف اعلامشده تعرفههای جدید کمک به تولیدکنندگان فلز دچار مشکل در آمریکاست، اما بازگشایی کارخانجات بسته شده و ساخت کارخانجات جدید برای جبران واردات عمده، زمان میبرد. در نتیجه، قیمتهای فلزات صنعتی در آمریکا در تاریخ ۱۱ فوریه به افزایش خود ادامه داد، چرا که «بخش صنعت در تأمین مواد اولیه داخلی دچار مشکل خواهد شد.»
آیا تولیدکنندگان فلز آمریکایی از کمبود داخلی بهرهبرداری کرده و قیمتها را افزایش داده و سود سریع کسب خواهند کرد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، این امر تا حدی کنایهآمیز به نظر میرسد، چرا که نشان میدهد تهدید تعرفهها به فرصتی برای شرکتهای فولاد و آلومینیوم آمریکا تبدیل شده است تا با انتقال هزینههای افزایشیافته به بخش تولید و مصرفکنندگان، سود کسب کنند.
افزایش قیمت فولاد داخلی در آمریکا فشارهایی را بر صنایع پاییندستی مانند تولید خودرو، ساخت و ساز و تولید ماشینآلات وارد کرده است، زیرا هزینههای مواد اولیه افزایش یافته است. از آنجا که فولاد یکی از مواد اولیه اساسی در تولید است و در بخشهای مختلف به کار میرود، اثرات زنجیرهای ناشی از افزایش قیمت فولاد میتواند تأثیرات منفی متعددی بر اقتصاد کلان آمریکا داشته باشد؛ از جمله کاهش رقابت صنعتی و افزایش هزینههای عملیاتی اقتصادی.
به گفته رویترز، گلدمن ساکس پیشبینی میکند که تعرفه پیشنهادی ۲۵ درصدی برای فولاد و آلومینیوم عمدتاً به قیمتهای داخلی آمریکا انتقال خواهد یافت. گروه مشاوره بوستون در تحلیل اثرات تعرفههای آمریکا بر فولاد و آلومینیوم اظهار داشت که تعرفههای جدید تأثیر گستردهای بر هزینههای تولید و زنجیرههای تأمین در صنایع مختلف آمریکا خواهند داشت.
از دیدگاه عملیات کلان اقتصادی آمریکا، افزایش قیمت فولاد میتواند مستقیماً منجر به افزایش هزینههای تولید در صنایعی مانند زیرساخت، خودرو، انرژی، ماشینآلات و لوازم خانگی شود که در نتیجه حاشیه سود شرکتها کاهش مییابد. اگر شرکتها نتوانند افزایش هزینهها را جذب کنند و آن را به مصرفکنندگان منتقل نمایند، این موضوع میتواند قیمت کالاهای مصرفی را بالا ببرد و بار اقتصادی بر دوش مصرفکنندگان آمریکایی را افزایش داده و فشارهای تورمی را تشدید کند.
اقتصاددانان بانک دویچه در گزارشی تحقیقی به تاریخ ۱۰ فوریه برآورد کردند که تعرفههای جدید پیشنهادی بر فولاد و آلومینیوم، به علاوه تعرفههای متقابل، میتواند شاخص قیمت مصرف شخصی اصلی را تا ۰.۴ درصد اضافی افزایش دهد.
از دیدگاه توسعه صنعتی آمریکا، افزایش قیمت فولاد هزینههای تولید برای صنایع پاییندستی را افزایش داده، رقابتپذیری قیمت محصولات تولیدی در آمریکا را کاهش داده و در نهایت به ضرر منافع مصرفکنندگان خواهد بود. محیط با هزینه بالا میتواند شرکتها را به کاهش برنامههای سرمایهگذاری و گسترش وادار کند که بر توسعه بلندمدت بخش تولیدی آمریکا تأثیر منفی خواهد گذاشت. این امر ممکن است به طور ناخواسته فرصتی برای صنایع تولیدی در کشورهای دیگر فراهم آورد تا از نظر رقابتی نسبت به آمریکا پیشی گیرند. با این حال، این امر به معنای سودآوری فعلی تحولات در آمریکا برای اقتصاد کشورهای دیگر نیست. در واقع، تهدید تعرفههای آمریکا احتمالاً زنجیرههای تأمین فولاد و آلومینیوم جهانی را مختل کرده و اثرات منفی بر اقتصاد جهانی به همراه دارد.
برای کشورهایی که در زنجیره تأمین جهانی حضور دارند، استراتژی قابل اجرایی برای کاهش این اثرات منفی، حفظ ثبات قیمتهای فلزات داخلی در میان افزایش هزینهها در آمریکاست. با تأمین هزینههای پایدار یا حتی کاهش هزینههای فلزات داخلی برای افزایش اختلاف قیمت با فلزات آمریکایی، کشورها میتوانند توسعه و رقابتپذیری صنایع فولاد و آلومینیوم خود را تقویت کنند. این استراتژی همچنین میتواند رشد صنایع پاییندستی را تحریک کرده و پتانسیل رشد اقتصادی در مواجهه با عدم قطعیتهای جهانی ناشی از تعرفههای آمریکا را فراهم آورد. در این راستا، مقاومت در برابر حمایتگرایی تجاری، تقویت رقابت عادلانه در سطح بینالمللی و تشویق پیشرفتهای فناورانه به عنوان مؤلفههای حیاتی مطرح میشوند.